موقعیت مهدی
«موقعیت مهدی» موقعیت زندگی است و عشق.
هرگاه صحبت از عشق به میان میآید، قانون و منطق رنگ میبازند؛ پس میتوان به حکم بیاعتباری منطق در میدان عشق، «موقعیت مهدی» را نه یک فیلم دفاع مقدسی که یک عاشقانه مقدس دانست که عشق دو برادر، دو رفیق و دو عزیز را برایمان بر پرده نقرهای، نقاشی میکند.
«موقعیت مهدی» ما را با قهرمان یکی میکند؛ با خندهاش میخندیم، با گریهاش اشک میریزیم، با شادیاش شاد هستیم، در غم برادرش مغموم میشویم و آنگاه که مهدی، عزم سفر میکند، خود را در «موقعیت مهدی» قرار میدهیم؛
نام خود را به فراموشی میسپاریم، بار سفر سبک میکنیم و میخواهیم دست در دست مهدی، قدم در مسیر گمنامی و مانایی بگذاریم؛ اما ناگاه به خود میآییم و میبینیم ما فقط ناظران عشق بازی این مردان خدا هستیم و نهیبی زده میشود و میفهمیم که «ما را بدان شه بار نیست. »
«موقعیت مهدی» ، موقعیت زندگی است
زندگی در عین مرگ
که اگر شهید، زنده نبود و نور نبود، مگر میشد چنین اثری خلق کرد و این چنین روح را در سالن خشک سینما جاری ساخت و نور را در اتمسفر تاریک آن، نشر داد؟
عجب هنرمندی است آنکه نور را نقاشی میکند و رنگ روح به آن میزند...
«موقعیت مهدی» موقعیت شیدایی است و هادی حجازیفر هنر شیدا شده خود را در آن متجلی کرده است.