مرکز اندیشه کوثر

دارای مجوز از سازمان تبلیغات اسلامی مشهد مقدس
مشخصات بلاگ
مرکز اندیشه کوثر

سلام علیکم
لاحول و لا قوه الا بالله
ان شاء الله با عنایت حضرت فاطمه سلام الله علیها، وبلاگ مرکز اندیشه کوثر زیر نظر تشکیلات محبان الزهرا (س) از تاریخ 7 اسفند 1399 مصادف با ولادت امام علی (ع) آغاز به کار می کند. امید است نگاه ویژه آن حضرت شامل حال این تشکیلات گردد و عنایات ایشان هادی و گره گشای راهمان باشد.
پروردگارا ما را برای خودت و برای راهت و برای نظام اسلامی و انقلاب مهدوی تربیت بفرما.
یا علی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اصلاح طلب» ثبت شده است

جناح‌بندی‌ها اغلب وسیله‌‌‌ای سرگرم‌کننده برای مردم و ابزار مهمی برای معامله‌ها و حل معادله‌های پشت‌پرده قدرت است؛ تجربه ثابت کرده منافع مشترک سیاسیون (از هر جناحی)، آنها را بر سر موضوعاتی علیه مردم و ولی ‌جامعه متحد می‌کند!

ابراز مخالفت رهبری با حرکت غلط برخی از مردم در شعاردادن و قطع صحبت حسن خمینی در مراسم ارتحال امام، جز احترام به جایگاه خطیب و حفظ حرمت مراسم ارتحال و جلوگیری از بدعت بهم ریختن مراسم و عدم دودستگی و تشتت بین مردم نبود و به یقین هرشخص دیگری در جایگاه سخنران ایستاده بود، رهبری با همهمه و شلوغ کاری و قطع سخنرانی اش مخالف می کردند.

القصه؛ جریان اصلاحات با همراهی اصولگرایان با استفاده از عملیات روانی، این رخداد را محملی برای رد همه اتهامات سیاسی و زندگی اشرافی حسن خمینی و تایید مواضع سیاسی وی قرار داده و به تحریف، آن را حمایت رهبری از حسن‌خمینی خواندند! و همین امر را دستمایه تاخت و تاز به انقلابیون قرار دادند.

حالا حسن خمینی به بهانه مراسم وداع با جنازه مرحوم دعایی، محمدخاتمی را به جایگاه سخنرانی در حسینیه جماران دعوت کرده و به وی تریبون می‌دهد؛ کسی که سال ۸۸ به قصد ساقط کردن نظام و جایگاه ولی‌فقیه پا به میدان گذاشت!!

این دست حمایت‌ها مبین این است که بی شک منافع مشترک جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا ایجاب می‌کند حسن خمینی که به حسینیه جماران (که تا حیات امام مامنی برای مستضعفان و پابرهنگان بود) و رابطه نسبی با امام امت به چشم طعمه می‌نگرد، همچنان در صحنه سیاست باقی بماند، نقش‌آفرینی کند و یاغیان انقلاب را تکریم کند.

اما باید صحنه را بهم زد؛ منافع مشترک اهل تزویر با فتنه گران و پادوهای آنها در سال 88 باید تخریب شود؛ نه با رفتارهایی مثل آنچه رهبری با آن مخالفت کرد و جریان رسانه‌ای منتفع، آن را مصادره به مطلوب کرد بلکه با فریاد روشنگری و تبیین اهداف جریان تحریف، به مبارزه با آن پرداخت و پایشان را از هزارتوی سیاست قطع کرد.

✍️:چیتگر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۰۱ ، ۰۵:۱۴
مرکز اندیشه کوثر

امیر قلعه نویی بعد از پایان بازی تیمش مقابل استقلال بدون هیچ لکنتی از نمایشی بودن مقوله عدالت در ۴ دهه گذشته و ظلم به مردم سخن گفت.

اما این اظهارات از قلعه نویی برای افکارعمومی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست؛

دستمزد این مربی برای حضور در تیم گل گهر سیرجان برای یک فصل حدود ۱۱ میلیارد تومان عنوان شده است؛

اگر دستمزد سالانه یک کارگر را با استناد به جدول دستمزدها و حقوق های وزارت کار در سال ۱۴۰۰ محاسبه کنیم این مبلغ به ۳۱ میلیون و ۸۶۰ هزار تومان میرسد؛ به عبارتی یک کارگر باید ۳۴۵ سال کار کند تا بتواند ۱۱ میلیار تومان پول بدست بیاورد!!

قلعه نویی باید پاسخ دهد که ۵ قهرمانی و ۴ نایب قهرمانی در لیگ و ۲ قهرمانی در جام حذفی کشور و انباشته شدن این ثروت کلان در این ۴۰ سال با عدالت بدست آمده یا ظلم؟!

اگر وضعیت همچون ماقبل این ۴ دهه بود، قلعه نویی بجای غوطه ور بودن در ثروت در شمال تهران، از فقر و اعتیاد در جوی های جنوب شهر چرت میزد.

گویی هرکه بیشتر از بیت المال ارتزاق کند و فربه تر شود طلبکارتر می شود!

امثال قلعه نویی عدالت را خورده اند و قِی کردند و حالا آروغ عدالت طلبی می زنند!

اتفاقا ۴ دهه است دوره خان و خان سالاری تمام شده اما قلعه نویی در همین ۴ دهه شده امیرخان!

اگر در این چهل سال ظلمی از قبل باقی مانده باشد ماحصل مسئولیت دوستان وی (جز هشت سال دولت احمدی نژاد) در راس کشور است که بیش از سه دهه جولان دادند و قلعه نویی بیشتر از هر چهره ورزشی دیگر با آنها حشر و نشر داشته است؛ از دیدارهای گاه و بیگاه با هاشمی رفسنجانی و تمجید از وی و رفاقت دیرینه با خاتمی و تاکید بر لزوم اطاعت از دستورات وی! تا حضور در میتینگ انتخاباتی روحانی در سال ۹۲ و سنگ تمام گذاشتن برای اصلاح طلبان.

قلعه نویی هم شریک و همسفره دوستانش است و هم در این لِه شدن مردم زیر چرخ های توسعه ی کارگزاران و اصلاحات و اعتدال، سهیم.

تجمیع قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی در دستان رفقای سرمایه دار قلعه نویی جامعه را به سمت تمرکز منافع در ید اشراف و استثمار مردم برد و سلبریتی هایی مثل قلعه نویی همانطور که روز به روز ثروتمندتر و فربه تر شدند، روز به روز وقیح تر و طلبکارتر نیز شدند.

ای کاش امثال پورحیدری زنده بودند تا اخلاق، معرفت، بزرگ منشی و اسطوره بودن همچنان ادامه داشت نه لقمه و نطفه خراب خطاب کردن باشگاهی که قلعه نویی همه آبرو، اعتبار و ثروتش را از آن دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۰۰ ، ۱۹:۴۶
مرکز اندیشه کوثر
۱۴ تیر ۱۴۰۰

ترمزهای انقلاب !

اصلاح طلبی یعنی منافع حزبی به هر قیمتی و هر وسیله ای حتی بی شرفی و وطن فروشی!

اصولگرایی یعنی بی عرضگی و در عین حال میدان ندادن پخمه های کهنسال صدر نشین حزب مورد نظر به جوانان نخبه دغدغه مند انقلاب!

اصلاح طلبی یعنی گرفتن رای و محبوبیت به وسیله تحریک شکم و زیر شکم خلق الله!

اصولگرایی یعنی به باد دادن محبوبیت انقلاب و اسلام به وسیله ی پخمگی و غرور پدرخوانده های حزب!

اصلاح طلبی یعنی استفاده ابزاری از مراجع و علما!

گاهاً تایید و گاهاً تکفیر!

اصولگرایی یعنی ترس و مصلحت اندیشی احمقانه از نقد انقلابی عملکرد سیاسی و مواضع دو پهلوی برخی مراجع!

اصلاح طلبی یعنی جوان، جور میکنم برقصی، توی جنس مخالف بلولی ، هر شکلی خواستی بگردی ، فقط طرفدار صرف و افراطی من باش و دغدغه و آرمان فراتر از شکم نداشته باش!

اصولگرایی یعنی جوان، من شعار آرمان ها رو میدم، تو برو برای آرمانهامون بجنگ و...!

اصلاح طلبی یعنی کلی همایش و کنگره و جلسه بی خاصیت با تمِ کراوات و غربزدگی و...

اصولگرایی یعنی کلی همایش و کنگره و جلسه بی خاصیت با تمِ چفیه و مداحی و عکس شهدا!

اصلاح طلبی یعنی کلی آقازاده غربزده و هرزه و فاسد میلیاردر اونور آبی!

اصولگرایی یعنی کلی آقازاده یقه دیپلمات ریشو و پست و مقام دار اینور آبی!

اصلاح طلبی یعنی حمایت همه جانبه از مفسد اقتصادی هم حزبی!

اصولگرایی یعنی استفاده ابزاری از مفسد اقتصادی برای کوبیدن هم حزبی سابقی که دیگه تمکین نمیکنه!

اصلاح طلبی یعنی تا نابودی جناح مخالف متحد باشیم و هیچ تفاوت اندیشه ای بینمون باعث اختلافمون نشه!

اصولگرایی یعنی هر اختلاف نظر کوچیکی رو تبدیل کنیم به معضل و بحران حزبی و تکفیر همدیگه!

اصلاح طلبی یعنی به لجن کشیدن واژه ی آزادی و تقلیل آزادی به بی بند و باری و لااوبالی گری!

اصولگرایی یعنی برخورد قهر آمیز و ایجاد دافعه حداکثری کردن برای واژه دین!

اصلاح طلبی یعنی ، سلطنت طلب و آتئیست و فمنیست و دموکراسی خواه و هرزه و رقاصه و...رو متحد کن علیه انقلاب!

اصولگرایی یعنی هر روز یه نمایندگی و شعبه انحصاری زدن برای انقلاب با اسامی مختلف و کوبیدن رفقای سابق!

پی نوشت؛

در نهایت اصولگرایی و اصلاح طلبی یعنی کوبیدن هماهنگ هر با عرضه ای که بخواد سفره فسیل ها و پخمه های لیبرال رو جمع کنه!

چه ریشوی یقه بسته

چه کراواتی سه تیغه!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۰۰ ، ۰۱:۱۵
مرکز اندیشه کوثر
۱۶ خرداد ۱۴۰۰

شورای نگهبان

صحبتهای دیروز رهبری با عنوان «جفا به برخی کاندیداها که احراز صلاحیت نشدند»، ناظر بر گزارشی (حضور و تابعیت فرزند علی لاریجانی در آمریکا) بود که یکی از دستگاه های امنیتی به شورای نگهبان ارسال کرده بود و در رسانه های غیررسمی دست به دست شد، نه اصل عدم احراز صلاحیت لاریجانی.

متاسفانه صادق آملی لاریجانی که در روز بعد از اعلام صلاحیت ها با بیانیه تند شورای نگهبان را که خود عضوی از آن است به باد انتقاد گرفت با نقل اطلاعات از جلسات شورا در رسانه ها زمینه را برای این بی اخلاقی فراهم کرد تا اصل ماجرای عدم احراز صلاحیت برادرش به خاطر هشت مورد اصلی دیگر پنهان بماند!

تنها دقایقی پس از سخنان رهبری، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با دستپاچگی با انتشار یک توییت سخن از «حکم لازم الاتباع رهبری»، «خطای شورای نگهبان» و «رای جدید شورا» به میان آورد!

درحالی که دو روز بعد از اعلام نتایج صلاحیت ها رهبری صریحا در این خصوص موضع گرفته و بر اقدام قانونی شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها تاکید کرده بودند اما این توییت جناب سخنگو فضای هجمه علیه شورای نگهبان و تثبیت ادعای دروغین جریان اصلاحات و برخی اصولگرایانِ همراه با لاریجانی مبنی بر لزوم تایید صلاحیت لاریجانی توسط شورا براساس صحبتهای رهبری را رقم زد.

اما لاریجانی که بازیگر ماهری در صحنه سیاست است طی نامه ای به رهبری تلاش کرد صحبتهای وی را تحریف و مصادره به مطلوب کند! لاریجانی در این نامه رهبری را بابت «تاکید بر رفع ظلم و جفایی که در بررسی صلاحیت وی رخ داده» تحسین کرده و وی را حق طلب خواند!

درحالی که تاکید رهبر انقلاب بر لزوم دلجویی از کاندیدای مذکور به منظور انتشار اطلاعات خلاف واقع درمورد خانواده وی در فضای مجازی بود نه عدم احراز صلاحیت‌‌اش توسط شورای نگهبان!

دراین فضای غبارآلود برخی اصولگرایان نیز با سوار شدن بر این موج، هم به شورای نگهبان تاختند و هم زمینه را برای مظلوم نمایی بیشتر لاریجانی فراهم کردند.

بعنوان مثال عبدالله گنجی مدیرمسئول روزنامه جوان با طعنه به شورا در توییتی نوشت: چرا در بیانیه شورای نگهبان اثری از اعاده حیثیت و جبران خطا نسبت به لاریجانی دیده نمی شود؟!(قریب به مضمون) و یا پرویز امینی تحلیلگر سیاسی اصولگرا ضمن لزوم تغییر ساز و کار انتخابات، مردم سالاری، شفافیت، قواعد حاکم بر انتخابات و پاسخگویی شورای نگهبان را زیرسوال برد و در توییتی دیگر مدعی بی عقلی مذهبی ها در سیاست و حکمرانی شد!

یا زمانی که محسن مهدیان سردبیر خبرگزاری فارس در برنامه ی زنده می آید و به صورت کاملا شفاف از علی لاریجانی دفاع و حمایت می‌کند.

القصه اینکه به زبان ساده باید عرض کنم آقایان زمان پدر خوانده بازی یا پاس کاری قدرت بین اصولگرایان و اصلاح طلبان به سر آمده ، تمام کنید این مسخره بازی را، باور کنید حنای شما دیگر رنگی ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۰۰ ، ۰۷:۵۱
مرکز اندیشه کوثر
۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰

لاریجانی کاندیدای نظام است

نظام از او راضی است، حمایت همۀ جریان‌ها را دارد، حلقۀ متصل کننده‌ اصلاح‌طلب و اصول‌گرا است و حرفش «بگیر» دارد؛ روابط خوبی با مراجع، بیت و دولت دارد؛ تقریباً همه مسئولیت‌‌های مهم را داشته و آشنا با ساختارهای حکمرانی است. ‏پس اگر روزی نام او را بر روی تعرفه‌ها نوشتید، یعنی شما به «تصمیم نظام» رأی دادید. امّا کدام نظام؟!

همان نظامی که می‌گفتند "برجام تصمیم نظام است". نظام آن‌هایی که چند دهه است کشور را بین‌ خودشان «پاس‌کاری» می‌کنند. ‏نظام همان‌هایی که دور یک سفره نشسته‌اند و به هم «رانت» تعارف می‌کنند. نظام همان‌هایی که با «چفیه» و «کراوات» اختلاس می‌کنند. نظام «تکنوکرات‌ها»؛ نظامی که برایش مهم نیست مردم زیر چرخ‌دنده‌های توسعه له بشوند. ‏نظام اکبر طبری‌ها، رعیت‌ها و فریدون‌ها. نظام حداد-عارف. نظام تحجر و التقاط؛ افراط و تفریط. نظام آنانی که «عدالت» را توزیع فقر می‌دانند و «آزادی» را بی‌بند و باری. نظامی که همیشه از «تعارض منافع» ارتزاق می‌کند. ‏نظام ابرسرمایه‌داران، اتاق بازرگانی‌ها و رانت بگیران "چهار و دویستی" ؛ نظامی که از ریش پروفسوری‌ تا یقه بسته‌ترین‌شان روی همان ریل‌گذاری «هاشمی» در حرکتند. نظام همان‌هایی که شاید از چپ تا راست گسترده‌ باشند، اما همه با هم «رفیق» اند. نظام پیرمرد‌های عشق خدمت. ‏نظام «اصول‌ گرا»؛ که با اسم رمز «ضد ولایت» زبان‌ها را می‌دوزند. نظام آنانی که «طبق منویات مقام معظم رهبری» از زبانشان نمی‌افتد، اما همیشه خلاف جهت رهبری در حرکتند. نظام آن‌هایی که با نقاب «اصلاح‌طلبی» فسادی نمانده‌ که نکرده باشند. نظام همان‌هایی که شب‌ها رویای «غرب» می‌بینند. ‏و همان سرطان‌هایی که انقلاب اسلامی را «هضم شده» می‌خواهند.  آری؛ لاریجانی کاندیدای این نظام و اصل جنس مافیای قدرت است...

و اکنون، در آخرین راند این مبارزه، تمام چپ و راست‌شان به‌خط شدند تا او را نبازند. تا باز هم در «قدرت» بمانند. انقلاب ما نیاز به انقلاب دارد .انقلاب از نظامی که هاشمی راه اندازی کرد به نظام اصلی و واقعی...

باید این خون های کثیف را حجامت کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۰:۰۷
مرکز اندیشه کوثر
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۰

دولت سوم روحانی

با انتحار محمدجواد ظریف در اظهار مخالفت صریح با سیاست های نظام در حوزه سیاست خارجی و زیرسوال بردن دیپلماسی میدانی نیروی قدس و شهید سلیمانی با هدف تثبیت مجدد دوگانه دیپلماسی میدان (مذاکره جنگ) در افکارعمومی به ‌منظور فشار به نظام برای پذیرش برجام جدید بدون اعمال خطوط قرمز رهبری در مذاکرات وین و بهره بردن از آن در انتخابات پیش‌رو ، که منجر به پایان حیات سیاسی ظریف شد، تاکتیک اصلی جریان لیبرال برای انتخابات نمایان شده است.

زمزمه‌ های تبادل جاسوسان تبعه آمریکا با زندانیان ایرانی، آزادسازی ۴۰۰ میلیون پوندی دارایی‌ های ایران توسط دولت انگلیس، آزادسازی ۷ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده ایران توسط دولت آمریکا، تحرکات جدید دیپلمات‌های آمریکایی به رهبری برت مک‌گورک در خاورمیانه با سفرهای احتمالی به عربستان، امارات، مصر و اردن، دیدار ظریف با حوثی‌ها در عمان و تاکید وی بر آتش‌بس و بازگشت به گفت وگوهای صلح!، دیدار شمخانی با ویلیام برنز رئیس سازمان سیا و دیدار با رئیس اطلاعات عربستان در بغداد، و خبر رابرت مالی(نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و رئیس گروه بین المللی بحران) از توافق بزرگ! نشان از تفاهم تیم مذاکره کننده با آمریکایی ها و آغاز تعهدات کشورمان قبل از امضای سند تفاهم است؛ تفاهمی که مقدمه ی آن عدول از سیاست های منطقه‌ای جمهوری اسلامی و دست کشیدن از حمایت حوثی‌ها در برابر عربستان (در شرایطی که مآرب در آستانه فتح است)، عدم حمایت از نیروهای مقاومت در عراق و بازگشت آرامش به سفارت آمریکا در بغداد و کوتاه شدن دست نیروی قدس از سوریه و لبنان و بازیابی قدرت آمریکا در خاورمیانه است!

این تحرکات که با هدف انتخاباتی در حال انجام است، زمینه ساز ورود شریک سیاسی روحانی در انتخابات و تشکیل دولت سوم روحانی است؛ علی لاریجانی که با لابی‌گری و باندبازی مجلس وکیل الدوله ها را مدیریت می کرد، هم در تصویب برجام ، هم در روند فزاینده فقر مطلق و شکاف طبقاتی، افزایش قیمت نجومی مسکن، افزایش چند برابری قیمت ارز، تورم پنجاه و چند درصدی، فساد بی سابقه و اختلاس های هزارهزار میلیاردی و حقوق های نجومی، سقوط وحشتناک بورس و زیان چندهزارمیلیاردی مردم و هزار و یک نابسامانی دیگر در کشور شریک حسن روحانی است و پیروزی وی در انتخابات پیروزی روحانی، کارگزاران و اصلاح طلبان را رقم خواهد زد.

هرچند برای اصلاح طلبان که تجربه حمایت همه جانبه از حسن روحانی و پشتیبانی از اقدامات هشت ساله وی و کابینه‌ی تمام‌ اصلاح‌طلبش را دارند، پذیرش یک رئیس جمهور اجاره ای دیگر بعید به نظر می رسد اما با توجه به حذف ظریف از انتخابات توسط تیم عملیات روانی دولت (با انتشار صوت مصاحبه ظریف با لیلاز) و پهن کردن فرش قرمز مقابل پای لاریجانی تنها راه بقایشان در صحنه سیاست را همبستگی با کارگزاران و حمایت از لاریجانی می دانند.

در نهایت نکته‌ی مهم این است که به هیچ عنوان این اتاق فکر گمان نمی کرد اینطور موضوع حمله به فرمانده شهید تف سر بالا شود و در صورت خودشان فرود آید و از آنجایی که اعتقادی به خون شهید و اثرات آن ندارند دست به این اقدام احمقانه زدند.

القصه اینکه این صندوق‌های آرا در ۲۸ خرداد هستند که مشخص می کنند مافیای ثروت و قدرت در اتاق عملیات روانی مشترک کارگزاران و اصلاح طلبان پیروز می شوند یا شهروندان زخم خورده از مافیا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۰:۳۱
مرکز اندیشه کوثر
۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰

اصلاح طلب‌کاری

اکبر گنجی، عصاره‌ی اصلاح طلب‌گری است. یک روز کتاب نوشت و اکبر هاشمی را عالیجناب سرخ پوش نامید. ۴۸ یادداشت در تخریب رئیس دولت سازندگی...

گذشت تا سالهای بعد، اکبر گنجی گفت هاشمی دیگر عالیجناب سرخ پوش نیست!

هاشمی از سالهای ریاست دولت رد شده بود، هنوز رد پای آن چیزهایی که گنجی به او نسبت میداد دیده میشد...

آن چه که گنجی به آن میگفت قتل های زنجیره‌ای، ماجرای کرباسچی و عبدالله نوری.

صادق زیباکلام بعد تر ها گفت: کسانی که هاشمی را عالی‌جناب سرخ‌پوش یاد می‌کردند امروز به اشتباه هولناک خود پی بردند، اصلاح‌طلبان تندرو مانند اکبر گنجی، عباس عبدی، موسوی خویینی‌ها و محمد قوچانی متوجه شدند ضربه‌ای که به هاشمی وارد می‌کردند به ضرر اصلاحات بود و آن‌گونه که وی را مورد هجمه قرار دادند اشتباه‌ترین سیاست ممکنه بود و شاخه‌ای را می‌بریدند که خود بر روی آن نشسته بودند.

این ماهیت اصلاحاته، وقتی طرف من هستی آدم خوبی هستی...

حالا شما همین را وارونه کن برای سعید نمکی...

سعید نمکی آن روزی که در باره‌ی گریه صحبت کرد، اینها تمام قد پشتش ایستادند.

امروز هم که اینطور به وزیر بهداشت میتازند از سر ترس خدا و به فکر ملّت بودن نیست دلیلش نانه! اینها نان به نرخ رای خور هستند، کارنامه‌ی مدیریت کرونا برایشان ضرر دارد. در انتخابات ۱۴۰۰، از الان می‌گویند کی بود کی بود ما نبودیم...

و الا دلسوزی وزیر بهداشت و تلاش‌هایش برای مهار بیماری نیاز به تایید کسی ندارد.

خدا قوت کادر درمان کشور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۳۰
مرکز اندیشه کوثر
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰

لاریجانی رحم اجاره ای ماست

توصیه های مهم سعید حجاریان به اصلاح طلبان در خصوص انتخابات 1400

سعید حجاریان توصیه‌های انتخاباتی خود به اصلاح‌طلبان را به شرح ذیل اعلام (ابلاغ) کرد:

لاریجانی در نقش روحانی می‌تواند رحم اجاره‌ای ۱۴۰۰ اصلاح‌طلبان باشد و حتی در مواردی از روحانی همراه‌تر است. تکبر و نخوت روحانی گاهی اوقات کار را دشوار می‌کرد.

ما در این انتخابات به چند رحم اجاره‌ای نیاز داریم. یک رحم برای کاندیداتوری که لاریجانی است. یک رحم برای اختلاف افکنی بین رقیب که احمدی نژاد است. در این رابطه  سیدحسن خمینی جلسات خوبی با احمدی نژاد داشته و علیرغم اینکه ردصلاحیت او جدی است اما از جسارت و تهورش به نفع ما می‌توان بهره‌برداری کرد.

مشکل اصلی ما کینه شتری لاریجانی‌ها با احمدی نژاد است که توصیه من این است آذری جهرمی را برای حل و فصل بین این دو بکار بگیریم. آذری جهرمی باید سیگنال‌هایی برای احمدی نژاد ارسال کند که به نفع همه‌ی ماست در انتخابات پیش روی، احمدی نژاد، لاریجانی را تخریب نکند.

محمد جواد ظریف و عارف محلی از اعراب ندارند. نه جسارت دارند و نه سیاست. هر دو به شدت اهل عقب نشینی هستند و چه بسا با نهیبی قالب تهی کنند و رقیب اتفاقا بدش نمی آید یکی از این دو رئیس جمهور شود‌.

اگر احمدی نژاد ساختار را تضعیف کند و سرشکستگی در بین حاشیه نشین‌ها و لشگر قابلمه بدست ایجاد کند، و اگر سرمایه اجتماعی جریان چپ به کمک خاتمی و سید حسن خمینی و ناطق نوری و حتی یک پیام از مهندس موسوی موج ایجاد کند، لاریجانی حتما رئیس جمهور خواهد شد. کاهش مشارکت برخلاف تصور عمومی مربوط به سبد رای اصولگرایان خواهد شد و نه اصلاح طلبان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۴:۴۵
مرکز اندیشه کوثر
۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰

این را می نویسم که ثبت شود

می نویسم که بعدها نگویند ما نمی‌دانستیم و از خواننده و بازیگر و کارگردان و بازیکنان فوتبال مورد علاقه خود در انتخابات پیروی کردیم. فشارها علیه جمهوری اسلامی، توسط بایدن، بیش از ترامپ خواهد بود.

بایدن خلاف ترامپ، می تواند اروپا، روسیه و چین را برای فشار حداکثری بر ایران متحد کند. بایدن، تحریم های وضع شده توسط ترامپ را ملغی نخواهد کرد و تلاش می کند بر سر تخفیف آنها، در مسائل هسته ای، موشکی و... امتیاز بگیرد. از امروز تا انتهای خرداد 1400 تیم کنونی دولت و اصلاح طلبان، فشار اقتصادی بر مردم را حفظ می کنند، هرچند سعی خواهند کرد برای بایدن هم که شده، کمی اوضاع را بهتر مدیریت کنند، تا در انتخابات آینده از دوقطبی مذاکره = ارزانی و مقاومت = بدبختی، به قدرت برسند.  جمهوری اسلامی با روی کار آمدن ترامپ، شاید مجبور می شد کمی بیشتر به فکر اصلاح خودش بیفتد، اما با روی کار آمدن بایدن، چشم ها، دوباره معطوف به امداد و معجزه آمریکا خواهد بود و روند وابستگی همه چیز حتی آب خوردن به مذاکره، بیش‌تر خواهد شد.  در حقیقت باید گفت، بایدن پروژه ناقص ترامپ را به نحو بهتری محقق خواهد کرد.

مراقب باشید. ..

تنها راه علاج کشور فقط و فقط و فقط مقاومت است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۹:۰۸
مرکز اندیشه کوثر
۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰

جعبه سیاه

برخی دوستان ادعاها و مواضع محیر العقول و فرار به جلوی اصلاح‌طلبانی چون آقایان تاجزاده و آشنا را می‌گذارند به حساب کج‌فهمی این افراد، درحالی‌که همه چیز به استراتژی سیاسی و حساب شده آنان برمی‌گردد.

راجع به شخص آقای تاجزاده بگوییم که ماموریت او خط‌دهی و خط‌شکنی علیه رهبر انقلاب است و توییت‌هایش را برایش می‌نویسند.
درخصوص کانال وی نیز باید گفت که رصد و فعالیت گسترده‌ای دارد و به مثابه یک سایت تحلیلی-خبری شبکه‌ساز عمل می‌کند که حداقل دو نفر ادمین را می‌طلبد برای این حجم از کار. اما چرا امثال آقای تاجزاده این مواضع محیر العقول را اتخاذ می‌کنند؟
پاسخ همان است که در مورد آمدنیوز بود و اکنون از منظری دیگر به آن می‌پردازیم.

اولا اگر دولت و اصلاح‌طلبان بویی از شرمندگی می‌بردند، در همان دولت اول آقای خاتمی باید برای همیشه در تاریخ دفن می‌شدند. علت تداوم و تَکرارشان طی ادوار مختلف، ملکه رفتاری دروغ و وقاحت، و سوارشدن بر جهل هواداران‌شان است.

ثانیا برای هر سطح مطلبی، یک شأن مخاطبی وجود دارد. یک ادعا هرچقدر هم که سبک و سخیف باشد، هستند کسانی که خریدار آن باشند.

ثالثا شایعات و شبهات تولید شده توسط ماشین جنگ رسانه‌ای اصلاح‌طلبان و ضدانقلاب، جبهه انقلاب را درگیر جنگ روانی فرسایشی و تمام عیاری کرده که دیگر فرصت و توانی برای مطالبه و مؤاخذه نمی‌گذارد. وقتی مشغول دفاع و پاسخگویی همیشگی باشیم، هیچوقت نوبت مطالبه نمی‌رسد.

بماند که آقای تاجزاده با راهبرد طلبکاری همیشگی بیش از دیگر هم‌قطارانش سر زبان‌ها افتاده و تبدیل شده است به لیدر رسانه‌ای اصلاحات.
آقای حسام الدین آشنا نیز دارای وضعیت مشابهی است، با این تفاوت که مسؤلیت دولتی و اندک شأن علمی نیز دارد که تاحدودی ملاحظه آن را می‌کند.

کیست که نداند مشاور عملیات روانی آقای روحانی نقشی را برای او دارد که آقای روحانی برای مرحوم هاشمی داشت: جعبه سیاه امنیتی و رابط رئیس جمهور وقت با ...

کسی که شأنی جز دامادی آقای دری نجف‌آبادی، وزیر وقت اطلاعات نداشته و به واسطه یک رابطه موروثی تا معاونت وزارت اطلاعات بالا کشیده شد، حتما وارد ارتباطات خطرناکی هم می‌شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۶:۱۰
مرکز اندیشه کوثر