کانون فرهنگی مرکز اندیشه کوثر

دارای مجوز فعالیت از سازمان تبلیغات اسلامی استان خراسان رضوی
مشخصات بلاگ
کانون فرهنگی مرکز اندیشه کوثر

سلام علیکم
لاحول و لا قوه الا بالله
ان شاء الله با عنایت حضرت فاطمه سلام الله علیها، وبلاگ مرکز اندیشه کوثر توسط جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی زیر نظر تشکیلات محبان الزهرا (س) از تاریخ 7 اسفند 1399 مصادف با ولادت امام علی (ع) آغاز به کار می کند. امید است نگاه ویژه آن حضرت شامل حال این تشکیلات گردد و عنایات ایشان هادی و گره گشای راهمان باشد.
پروردگارا ما را برای خودت و برای راهت و برای نظام اسلامی و انقلاب مهدوی تربیت بفرما.
یا علی

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۶ مطلب با موضوع «اعتقادات» ثبت شده است

روایت مشهور نبوی1 را همه شنیده‌ایم. اگر به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشیم، باید در مسلمانی خودمان تردید داشته باشیم. این روزها، کمتر مسلمانی پیدا می‌شود که غزّه و فلسطین را ببیند و رنجور نشود. مسئله از جهان اسلام هم البته فراتر رفته است. درد اصلی آن است که امت اسلامی، آن‌طور که باید و شاید، شکل نگرفته است. مشکل در عدم اتحاد است. مسئول این نابسامانی‌ها کیست؟ آیا ما اهتمامی به این درد داریم یا باید خود را برای تطبیق عنوان «نامسلمانی» بر خودمان آماده کنیم؟

مفاهیم اسلامی مرزبَردار نیستند. بنا نیست چارچوب‌های ملی، که خیلی‌هایشان نیز ساخته و پرداخته‌ی استعمار و دشمنان اسلام و مسلمین است، ما را در مسیر عمل به وظایفمان محدود کند. البته به عنوان یک واقعیت موجود باید با آن تعامل کرد و به دور از افراط و تفریط آن را به سمت مطلوب کشاند. «اگر همه‌ی مؤمنین در قُطرهای2 اسلامی، در تمام کشورهای اسلامی همین یک دستور خدا را که خدا عقد اخوت بینشان انداخته است3، همین یک دستور را عمل بکنند، قابل آسیب دیگر نیست[ند].» (صحیفه‌ی امام، ج۱۱، ص۴۹۱.)

در حقیقت قرآن کریم می‌خواهد با راهبرد اخوت، ولایت و پیوستگی میان مؤمنان را گسترش دهد و از این رهگذر است که سایر قوانین آفرینش که بر اساس اسمای حسنای الهی است، به کار خواهند افتاد.

«سیاست قرآن برای مسلمان‌ها این است که ملّت‌های مسلمان، گروه‌های مسلمان، با یک‌دیگر هم‌بستگی داشته باشند و کأنّه وعده می‌دهد که اگر شما ملّت‌های مسلمان این هم‌بستگی را با هم داشته باشید، این، موجب آن است که عزّت خداوند پشت سر شما است؛ یعنی بر همه‌ی موانع غلبه پیدا می‌کنید، بر همه‌ی دشمنان پیروز می‌شوید؛ حکمت الهی پشتیبان شما است؛ یعنی همه‌ی قوانین آفرینش در جهت پیشرفت شما به کار خواهد افتاد؛ این، منطق قرآن و سیاست قرآن است.» (رهبر معظم انقلاب، نماز جمعه‌ی نصر، ۱۴۰۳/۰۷/۱۳)

یک لازمه‌ی بیّن و عقلایی تحقق این هم‌بستگی، که مقدمه‌ای برای دنبال کردن این تکلیف است، شناخت‌پیدا‌کردن و آشنایی است. بر اساس ادبیات قرآنی، این آشنایی طرفینی، «تَعارُف»4 نامیده شده است. ما تا هم‌دیگر را نشناسیم، نمی‌توانیم هیچ کار مشترکی انجام دهیم. حتی تخاطبی هم با یک‌دیگر نخواهیم داشت. این شناخت هم البته روشن است که به داشتن دو سه تا اطلاعات عمومی نیست. ما فلان شخصیت مذهبی یا سیاسی یا رسانه‌ای را می‌شناسیم، ولی هیچ پیوند و ارتباطی روی زمین با او نداریم. ارتباطمان دوطرفه نیست. این تعارف و شناخت، که بناست به هم‌بستگی و پیوستگی برسد، باید دوطرفه و واقعی و انسانی باشد. باید برای رسیدن به این نقطه، در مقیاس وسیع امت اسلام تدبیر کرد. تفاوت زبانی و بُعد جغرافیایی، هرچند مانعیت دارد، ولی قابل‌حل است. مهم آن است که ما عزم رسیدن به این نقطه را داشته باشیم. بقیه‌ی مسائل قابل چاره‌جویی است.

ما به وضوح اهدافمان را اعلام کرده‌ایم. انقلاب اسلامی به دنبال برپایی تمدن نوین اسلامی است. این آرمان، از طریق ساخت ایران اسلامی پیشرفته با قیام جوانان در گام دوم انقلاب دنبال می‌شود. شکل‌گیری دولت اسلامی و سپس جامعه‌ی اسلامی در ایران مقدمات رسیدن به تمدن اسلامی است. این مهم، دشمنان و مزاحمانی دارد که اساساً مانع تحقق این طرح‌اند. حضور اسرائیل در منطقه و عادی‌سازی حضور آن به عنوان الگویی از پیشرفت‌های تمدن غربی در منطقه دنبال می‌شود. حضور آمریکا در منطقه نیز به دنبال حفظ هیمنه‌ی آن تمدن رقیب و بلکه دشمن است. با این تقریر، تلاش ما برای ازاله‌ی رژیم و اخراج آمریکا از منطقه نیز معنا و کارکرد روشنی دارد. اما این‌ها نیاز به یک حرکت عمومی دارد.

«آن‌چه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّت‌ها در این راه. جوان‌های ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند؛ ‌دانش‌آموزان ما با دانش‌آموزان کشورهای اسلامی در منطقه، دانشجویان ما با دانشجویان کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه و حتّی فراتر از منطقه تماس داشته باشید. امروز امکانات تماس کم نیست؛ می‌توانید ارتباط برقرار کنید؛ حقایق را برای آن‌ها روشن کنید؛ آن‌چه را وظیفه‌ی همه‌ی جوانان دنیا است، همه‌ی جوانان کشورها است، به آن‌ها یادآوری کنید تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد و به توفیق الهی ملّت ایران و این حرکتِ عمومیِ اسلامی و انسانیِ جبهه‌ی مقاومت، جایگاه خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد و قطعاً دشمن را شکست خواهد داد.» (رهبر معظم انقلاب، ۱۴۰۳/۰۸/۱۲)

درخواست رهبری از دانش‌آموزان، منحصر در آن‌ها نیست. هر کسی که بتواند در این مسیر گام بردارد، موظف است. تعارف و شناخت مقدمه‌ی گفت‌وگو است. گفت‌وگو هم بستری برای آگاه‌کردن دیگران است. پس از آگاهی و درک مشترک، می‌توان از هم‌کاری و تعاون سخن گفت. پس باید به بسترهای طبیعی شناخت طرفینی توجه ویژه کرد و در صورت فقدان آن را ساخت.

از این منظر، حج، طراحی شریعت برای تحقق این منظور در مقیاس امت اسلامی است. نماز جمعه طراحی شریعت برای این مهم در مقیاس شهر و بخش و منطقه است. البته منظور این است که این موضوع یکی از کارکردهای اصلی و اساسی آن مفهوم شرعی است و نه تمام هویت آن. نماز جماعت نیز می‌تواند این مهم را در مقیاس محله محقق کند.

با این نگاه، گردهم‌آیی عظیم اربعین حسینی، به سرانگشت تدبیر امام حسن عسکری علیه‌السلام، نیز می‌تواند به این مهم کمک کند.

اربعین را باید همه‌ساله بیش‌ازپیش در این مسیر هدایت کرد. همه‌ی دست‌اندرکاران حاکمیتی و مردمی باید بکوشند حداکثر ارتباطات اجتماعی ممکن میان امت اسلامی در این بستر پدید بیاید. همه باید مراقبت کنند مسائل پیش‌پا‌افتاده‌ی دیگری نتواند مانع تحقق این مهم شود. جلوی بسیاری از فتنه‌ها را می‌توان از همین مسیر گرفت. بسیاری از حرکت‌ها را نیز می‌توان از همین طریق رقم زد.

بحمدالله عراق و اربعین، محدودیت‌های عربستان و حج را ندارد (که البته جایگاه یگانه‌ی حج محفوظ است و صد حیف از این محدودیت‌ها) و ابتکارهای متنوعی را می‌توان دنبال کرد. این‌جا لازم نیست کار را حاکمیتی کرد، تشویق‌ها و تمهیدها سوی درستی بگیرد، خود مردم کار را به نحو احسن دنبال خواهند کرد.

آن‌چه از مکتب امام آموخته‌ایم این است که مسیر شریعت ناب از مسیر ارتباطات اصیل انسانی می‌گذرد و با ارتقای آن به ساحت ایمانی، سبب رشد انسان مؤمن می‌شود. آدمی نیازهایی طبیعی دارد و ناگزیر از پاسخ به آن‌هاست. در مسیر این پاسخ‌گویی، هم تعامل‌های انسانی‌اش توسعه می‌یابد و هم با توجه به آسمان، به‌تدریج از زمین‌گیرشدن رها شده و خود نیز آسمانی می‌شود. منِ او، ما می‌شود و مایِ او به‌تدریج به او می‌رسد. اوست که باقی است و بقای همه هم به اوست. لذا غذایش را هم به‌خواست و به‌یاد او می‌خورد.

با این نگاه، مؤمنان، با اخوت و توسعه‌ی ارتباطات مؤمنانه میان خودشان، می‌کوشند نیازهای هم را به خاطر خدا برطرف کنند. مسئله‌های جامعه‌ی اسلامی را برای خدا، حل کنند. در این مسیر هرچه‌قدر در یک مرحله موفق شوند، خداوند شاکر علیم، باب‌های جدیدی از نعمت را بر روی ایشان خواهد گشود.

با این تقریر، ما هر‌چه‌قدر مناسبات اجتماعی میان مؤمنان را توسعه دهیم، کار درستی انجام داده‌ایم. (البته بدیهی است که ظرافت‌ها و ملاحظاتی را باید مراعات کنیم.) ما باید کاری کنیم که در یک بستر طبیعی، میان دو مؤمن، پیوند برقرار شود و این پیوند تقویت شود و به‌تدریج سایر پیوندها، به این پیوند متصل شود و کمّاً و کیفاً این شبکه ارتقا پیدا کند. در جامعه‌ی آرمانی اسلامی، گراف کاملی از پیوند میان مؤمنان برقرار می‌شود. اربعین می‌تواند گامی مهم و آسان برای تمرین این مهم باشد.

احتمالاً این پرسش پیش می‌آید که در این میدان، خوب است چه کار بکنیم؟

چند راه‌حل مصداقی در این زمینه پیشنهاد می‌شود. بدیهی است که می‌شود این فهرست را طولانی‌تر کرد. البته این پیشنهادها، منحصر در تعامل با برادران و خواهران عراقی نیست ولی میزبان اصلی ایشان هستند.

یکم: خیلی ضروری است که در مواکب غیرایرانی حاضر شویم. قطعاً لازم است که در موکب‌های عراقی برویم. فرصت ارتباط با خودمان در مراسم‌های درون کشور کم نیست. فرصت ناب امت‌سازی در بستر اربعین را نباید به آسانی و حتی به‌بهانه‌ی ارتباطات میان هم‌وطنان، از دست داد.

دوم: سعی کنیم در همین حضورهای در مواکب، از ارتباط‌های کلامی «شکراً حبیبی» و «رحم الله والدیک» که در جای خود لازم هستند، فراتر برویم و درباره‌ی مشترکاتمان صحبت کنیم. مظلومیت غزه و ظلم رژیم صهیونی و آمریکا و وحدت امت اسلامی و امثال آن، مسائل و دردهایی مشترک است. زبان‌دانان پیش‌تاز این اقدامات بشوند و البته بقیه هم با گسترش هوش مصنوعی و سایر ابزارهای زبانی، می‌توانند از این قافله عقب نمانند. ما مسلمانان باید خیلی با هم صحبت کنیم.

سوم: گفت‌و‌گو وقتی پیش رفت و انسی صورت گرفت، حضور در موکب یا منزل یک خادم‌الحسین عراقی وقتی به صمیمیت رسید، سعی کنیم با تبادل شماره‌ی تلفن‌ها، بستری برای ادامه‌پیداکردن این آشنایی ایجاد کنیم. پیام‌های مناسبتی و احوال‌پرسی‌های گاه و بی‌گاه، این آشنایی را می‌تواند به دوستی‌های عمیق‌تری تبدیل کند. فرصت گفت‌وگو در این بستر هم‌چنان وجود خواهد داشت. کمی مراعات و کمی هم صبر و حوصله کنیم، راهِ دوری نمی‌رود.

چهارم: سفرهای بعدی و بعدی هم برای ما وجود دارد و هم برای آن‌ها؛ ان‌شاءالله. این ارتباط شکل‌گرفته را در زیارت‌های بعدی تقویت کنیم. مجدداً سراغی از ایشان بگیریم. به یک‌دیگر هدیه بدهیم که فرمود: «الهَدِیَّةُ تَجلِبُ المَحَبَّةَ»5. لازم نیست گران‌قیمت باشد، مهم به‌یادبودن است. البته این را بدانیم که هر رفتی، آمدی دارد. مهیای پذیرایی در حد وسع خودمان هم از ایشان باشیم. توقعاتمان را هم پایین بیاوریم و هر چیزی که احتمال اذیت می‌دهد را حذف کنیم. ما برای اهداف بزرگ‌تری به این تعاملات و ارتباطات نیاز داریم. لذا با کارهای سبک، قدر آن را پایین نیاوریم. این را هم بدانیم، در مسیر دوست‌یابی، به توصیه‌ی اهل‌بیت و به حکم عقل، باید دوست را آزمود. این را هم حواسمان باشد که خدای‌ناکرده گرفتاری‌های جبران‌ناپذیری پدید نیاید.

پی نوشت:

1 - «مَنْ أَصْبَحَ لَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ. » الکافی، ج۲، ص۱۶۳. (هر کس صبح‌هنگام بیدار شود و در فکر مسلمانان نباشد، مسلمان نیست.)

2- جمع قُطر، اقطار و به‌معنای اطراف و گوشه‌هاست.

3- «إنَّمَا الْمُؤمِنُونَ اخْوَةٌ.» سوره‌ی حجرات، آیه‌ی ۱۰. (مؤمنان فقط برادر یک‌دیگرند و نه چیز دیگر)

4- «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.» سوره‌ی حجرات، آیه‌ی ۱۳. (ای مردم! ما شما را مرد و زن آفریدیم و به شکل ملت‌ها و قبایل درآوردیم تا هم‌دیگر را بشناسید. همانا باکرامت‌ترینِ شما، باتقواترین‌تان است. خداوند دانای آگاه است.)

5- «هدیه‌دادن باعث جلب محبت می‌شود.» روایتی منسوب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛ غررالحکم، ص۳۱۶.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۰۴ ، ۰۴:۵۵
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی
۱۱ مهر ۱۴۰۲

آدم کشی

کشتن کسی که خدا و پیغمبر (ص) اذن کشتن او را ندادند از گناهان کبیره بوده و در آیه ۹۳ سوره نساء پروردگار پنج جزا برای آن قرار داده است: جهنم، خلود و همیشگی بودن در آن، غضب، لعنت و عذاب بزرگ.

مواردی که شامل این گناه می شود:

۱- قتل:

اگر شخصی مؤمنی را به جهت ایمانش کشته باشد و خونش را حلال دانسته که قاتل در این حال کافر است. کوچک و بزرگ ندارد و قاتل‌ یک نفر یا دو نفر مانند این است که همه مردم را کشته چون هتک حرمت کرده و راه این کار را باز نموده است؛ و هر کس در قتل مؤمنی راضی باشد هر چند شرکت نکرده باشد در گناه قاتل شریک است.

۲- انتحار:

نفس خودتان را به ناحق نکشید چه در هنگام غضب و چه ستم و تعدی و تجاوز به غیر . به عبارت دیگر خودکشی به هر وسیله که باشد چه سم بخورد، چه از بلندی خود را بیاندازد و چه اگر مریض شود به فکر مداوا نباشد.

۳- سقط جنین:

حکم کشتن بچه در رحم مادر با دیگران مساوی است و دیه قتل نفس را دارد حتی اگر هنوز به صورت نطفه بوده و توسط پدر یا مادرش باشد.

 حکم قتل نفس چیست؟

الف) اگر کسی از روی عمد قتل نفس نموده باید پس از توبه خود را تسلیم اولیای مقتول کند و آنها اختیار قصاص یا عفو دارند و در صورت عفو بر قاتل سه چیز واجب می شود: آزاد کردن بنده (و) سیر کردن شصت نفر فقیر (و) روزه گرفتن شصت روز پی در پی.

ب) در صورتیکه قتل غیر عمد یا شبه عمد باشد پرداختن دیه به اولیای مقتول بر کشنده واجب می گردد اما ولی‌ّ دم حق قصاص ندارد و کفّاره آن یکی از آزاد کردن بنده (یا) روزه گرفتن شصت روز پی در پی (یا) سیر کردن شصت نفر مسکین  می باشد.

نکته: در مورد قطع عضو هم احکام مشابه دارد که به کتاب مراجعه شود.

برگرفته از جلد اول کتاب گناهان کبیره

نوشته شهید محراب آیت الله دستغیب

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۰۲ ، ۰۱:۰۴
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی

این که انسان خودش را از قهر خفیّ و انتقام پنهانی و ناگهانی خدا ایمن بداند و از اینکه به واسطه گناه دچار عذاب گردد ترسی نداشته باشد ، پس با این کار شأن خدا را خفیف به حساب می آورد. در نتیجه مکر الهی عقوبت ناگهانی خداوند است به بنده گناه کار  در حالت غفلت او چه در دنیا و چه در آخرت؛ چه در روز و چه در شب.

انواع مکر :

۱ . املاء : سنت الهی بر مهلت دادن به بشر و عجله نکردن در عقوبت است و الا جز معصومین همه هلاک می‌شدند پس این مهلت به سود اهل تقوی برای توبه و اصلاح می باشد و به ضرر کفار و فجار بوده تا بر گناهشان افزوده شود.

۲ . استدراج : بندگانی که مستحق قهر و غضب الهی شده اند با گناه جدید ، خدا نعمت تازه ای به آنها می‌دهد تا گناه را فراموش کنند و توبه نکنند . به عبارت دیگر ترک استغفار استدراج است.

باید در نظر داشت همانطور که خدای تعالی صفات جمالیه دارد صفات جلالیه نیز دارد، پس انسان مؤمن همیشه هم در ظاهر و هم در باطن بین خوف (بیم) و رجاء (امید) می باشد. خوف از مکر الهی و امید به فضل و بخشش پروردگار، نه خوفی که به یأس برسد و نه امیدی که انسان را مغرور کند.

و اما خوف پس از ارتکاب گناه انواعی دارد:

شاید دیگر هیچ وقت مورد رحمت خدا واقع نشود

گناه را کوچک بشمارد

شاید توبه اش قبول نشود

و اگر قبول شود نتواند سر عهد خود بماند

مانع استجابت دعایش شود

اعمال خیر گذشته اش ضایع شده باشد

از شکر بر الطاف الهی فراموش کند

دچار امتحان شدید و یا مکر خداوند شود

و

باید امیرالمؤمنین (ع) را سر مشق قرار دهیم هر چند انسان به مقام حضرت نمی رسد ولی اگر سختی عذاب را درک نمیکنی به اضطراب امام خود بنگر که چگونه به فکر آخرت خودشان بودند.

برگرفته از جلد اول کتاب گناهان کبیره

نوشته شهید محراب آیت الله دستغیب

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۰۲ ، ۱۰:۴۹
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی
۱۴ فروردين ۱۴۰۲

تفاوت یأس با قنوط چیست؟

پس از شرک، ناامیدی از رحمت الهی بزرگترین گناه است. اعتقاد نداشتن به قدرت و رحمت بی پایان خدا سبب یأس از پروردگار عالم می شود، پس آمرزیدنی نیست چون امیدی به آمرزش و مغفرت خدا ندارد تا توبه نماید و در قرآن است که (ناامید از رحمت الهی نمی شود مگر کسی که کافر است - یوسف:۸۷)

از این گذشته یأس سبب جرأت بر جمیع گناهان می گردد چون شخص می گوید : من که معذّب خواهم بود چرا خودم را از شهوت دنیا محروم نمایم؟

 

سبب همه چیز خداست.

خداوند هر کاری را با مسببش انجام ‌می دهد و این دلیلی می شود که شما افعالی انجام دهید برای رسیدن به حوائج و نیازها مانند بیماری و مراجعه به دکتر و ...

اما بعضی از مواقع پروردگار برای به اشتباه نیفتادن بندگان امور دنیوی و آخرتی را طوری دیگر پیش می برد، یا اسباب موجود را بی تاثیر می نماید یا با نبودن اسباب، شئ معدوم را موجود می کند.

 

به عنوان مثال:

الف) اسباب را در دنیا بی تاثیر می کند : آتش و حضرت ابراهیم (ع)

ب) بدون سبب معدوم را در دنیا موجود می کند : به دنیا آمدن حضرت عیسی (ع)

ج) بی اثر کردن امور آخرتی با وجود اسباب : فاجر شدن انسان های خوب و عاقبت به شرّی

د) تفضل امور آخرتی بدون اسباب : عاقبت بخیر شدن آدم های شقی

 

چاره یأس در امور دنیوی:

1.  نگاه به قدرت خداوند متعال که همه چیز در ید اوست

2.  نگاه به تجربه های شخصی خود

3.  نگاه به تجربه های افراد دیگر

و اینکه بداند

الف: زندگی دنیا سراسر حوادث و ابتلائات است.

ب: کسانی در گرفتاری هایی بدتر از او هستند.

ج: کسانی بودند که در بدترین شرایط نجات پیدا کرده اند.

 

چاره یأس در امور اخروی:

۱ . یأس بدترین گناه است چون لحظه اجتناب و انقطاع از پروردگار است.

۲ . در قرآن استثنا برای گناهی که بخشیده نشود نیست.

 

و اما قنوط :

 ۱.  یأس ناامیدی قلب است و قنوط به ظاهر هم سرایت کرده

۲.  یأس ناامیدی از اجابت دعاست و قنوط بدگمانی به پروردگار

۳.  یأس ناامیدی از رحمات اخروی است و قنوط از رحمات دنیوی

۴.  قنوط مثل قطع شدن و بریدگی از خداست و یأس مثل حجابی بین بنده و خداست و قابل رفع شدن است.

پس قنوط بدتر از یأس است.

 

برگرفته از جلد اول کتاب گناهان کبیره

نوشته شهید محراب آیت الله دستغیب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۲۴
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی

مهم‌ترین شرط عبادت اخلاص در نیّت است و مستفاد از روایات آن است که شخص ریاکار، مشرک و منافق و مغضوب پروردگار عالم و اهل عذاب است و به عبارت دیگر ریاء شرک اصغر است.

روز قیامت ریاکار با چهار اسم خوانده می شود:

یا کافر

یا فاجر (گناه کار پرده در)

یا غادر (مکار)

یا خاسر (زیان کار)

 

اموری که ریاکاران یا به وجه اخروی و معنوی یا به وجه دنیوی و مادی به آن ریاء می کنند پنج چیز است:

 

۱- بدن: ضعیف و نحیف یا فربه و زیبا نشان دادن بدن

۲- زیّ و هیئت: نوع لباس پوشیدن یا طرز راه رفتن

۳- قول: اظهار کمالات و فضیلت نمودن نزد خلق

۴- عمل: خود را متدیّن و متعبّد و با خضوع و خشوع نشان دادن یا اظهار ثروت و دارایی کردن نزد مردم

۵- اتباع و سایر اشیاء خارجی: رفت و آمد به مجالس علما و اهل دین یا حکام و ملوک و صاحب نفوذ نشان دادن خود

 

برگرفته از جلد اول کتاب گناهان کبیره

نوشته شهید محراب آیت الله دستغیب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۵۵
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی
۲ فروردين ۱۴۰۲

مرز توحید و شرک کجاست؟

از جایی که در قرآن کریم آمده هر گناهی غیر از شرک بخشیده می‌شود مشخص است که شرک بزرگترین گناه می باشد.

شرک دقیقا در مقابل توحید قرار دارد و همان طور که توحید دارای ۵ مرتبه و مقام است ، شرک هم ۵ مقام دارد:

 

اول : مقام ذات که یکی دانستن ذات الهی است و علت ایجاد جمیع عوالم امکانی از محسوس و غیر محسوس می باشد.

 

دوم : مقام صفات که جدا ندانستن حیات و علم و قدرت خدا از ذات الهی است و اینکه هر کس این صفات را داراست از خداست ، نه مستقل از خدا.

 

سوم :مقام افعال یعنی مالک و مدیر تمام عالم فقط خداست . همانطور که حیات از خداست آثار حیات هم از خداست پس فقط تسلیم اوباید بود و از او ترسید.

 

چهارم : مقام طاعت یعنی بعد از فهمیدن اینکه خالق ، مالک ، رازق و ... خداست پس فقط او و کسانیکه او دستور داده مانند رسول (ص) و اولی الامر (ع) لایق فرمانبرداری هستند.

 

پنجم : مقام عبادت یعنی خدا از سر لطف برای قرب انسان به خودش و رشد انسان دستوراتی را توسط رسولان و ائمه (ع) به بشررسانده که با انجام آن انسان به خدا و مقامات عالی نزدیک می شود.

البته به شرط اخلاص و به دور از ریا

 

برگرفته از جلد اول کتاب گناهان کبیره

نوشته شهید محراب آیت الله دستغیب

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۲ ، ۱۶:۰۶
جمعی از جوانان انقلابی ایران اسلامی