لاریجانی کاندیدای نظام است
نظام از او راضی است، حمایت همۀ جریانها را دارد، حلقۀ متصل کننده اصلاحطلب و اصولگرا است و حرفش «بگیر» دارد؛ روابط خوبی با مراجع، بیت و دولت دارد؛ تقریباً همه مسئولیتهای مهم را داشته و آشنا با ساختارهای حکمرانی است. پس اگر روزی نام او را بر روی تعرفهها نوشتید، یعنی شما به «تصمیم نظام» رأی دادید. امّا کدام نظام؟!
همان نظامی که میگفتند "برجام تصمیم نظام است". نظام آنهایی که چند دهه است کشور را بین خودشان «پاسکاری» میکنند. نظام همانهایی که دور یک سفره نشستهاند و به هم «رانت» تعارف میکنند. نظام همانهایی که با «چفیه» و «کراوات» اختلاس میکنند. نظام «تکنوکراتها»؛ نظامی که برایش مهم نیست مردم زیر چرخدندههای توسعه له بشوند. نظام اکبر طبریها، رعیتها و فریدونها. نظام حداد-عارف. نظام تحجر و التقاط؛ افراط و تفریط. نظام آنانی که «عدالت» را توزیع فقر میدانند و «آزادی» را بیبند و باری. نظامی که همیشه از «تعارض منافع» ارتزاق میکند. نظام ابرسرمایهداران، اتاق بازرگانیها و رانت بگیران "چهار و دویستی" ؛ نظامی که از ریش پروفسوری تا یقه بستهترینشان روی همان ریلگذاری «هاشمی» در حرکتند. نظام همانهایی که شاید از چپ تا راست گسترده باشند، اما همه با هم «رفیق» اند. نظام پیرمردهای عشق خدمت. نظام «اصول گرا»؛ که با اسم رمز «ضد ولایت» زبانها را میدوزند. نظام آنانی که «طبق منویات مقام معظم رهبری» از زبانشان نمیافتد، اما همیشه خلاف جهت رهبری در حرکتند. نظام آنهایی که با نقاب «اصلاحطلبی» فسادی نمانده که نکرده باشند. نظام همانهایی که شبها رویای «غرب» میبینند. و همان سرطانهایی که انقلاب اسلامی را «هضم شده» میخواهند. آری؛ لاریجانی کاندیدای این نظام و اصل جنس مافیای قدرت است...
و اکنون، در آخرین راند این مبارزه، تمام چپ و راستشان بهخط شدند تا او را نبازند. تا باز هم در «قدرت» بمانند. انقلاب ما نیاز به انقلاب دارد .انقلاب از نظامی که هاشمی راه اندازی کرد به نظام اصلی و واقعی...
باید این خون های کثیف را حجامت کرد.